۱۷ آذر ۱۲۴۶ تولد تهران جدید
شاه طهماسب را پدر تهران میدانند هرچند پایتخت سلطنت او قزوین بود. شاه طهماسب در سال ۹۸۱قمری در یکی از سفرهایش به شهر ری و بازدید از قبر جدش در امامزاده شاه عبدالعظیم، نخستین برج و باروی تهران را بنا نهاد اما تا «شهر» شدن تهران ۳۰۰ سالی مانده بود.
در سال ۱۲۰۰ قمری که آقامحمدخان قاجار به دلیل نزدیکی به ایل قاجار تهران را پایتخت کرد نیز، هنوز تهران «شهر» نشده بود.
ناصرالدین شاه، در ۱۷ آذر سال ۱۲۴۶ شمسی (۱۲۸۸ قمری) با تخریب برج طهماسبی و دستور به گسترش تهران، شهر شدن منطقهای خوش آبوهوا در شمال شهر ری را که تهران نام داشت به طور رسمی کلید زد. آن روز ناصر الدینشاه با کلنگ نقرهای در دست در کنار باروی تهران حاضر شد تا تخریب باروی قدیمی را کلنگ بزند و دارالخلافه ناصری را تأسیس کند. این اقدام ناصر الدین شاه امروزه به عنوان نقطه ورود تجدد به ویژه در عرصه شهرنشینی به تهران تلقی شود، که به قول نخستین سفیر ایالات متحده در ایران این شهر مجهول الحال را به یکی از بلاد بزرگ مشرق بدل کرد.
اعتماد السلطنه روایت میکند: «چون جمعیت تهران رو به ازدیاد نهاده بود، مقرر شد تا تهران از سمت دروازه شمیران یک هزار و هشتصد ذرع و از سه جانب دیگر از هر طرف یک هزار ذرع وسعت داده شود، و از همان روز بود که شهر تهران به دارالخلافه ناصری موسوم شد.»
این تحول در ساختار شهر تهران و صنعتی و تجاری شدن این شهر نخستین مراحل ایجاد شکاف طبقاتی در تهران بود. ایجاد نهادهای رسمی، یکی از نشانههای مهم شهرنشینی است. تقریبا از دوره ناصری با ایجاد سازمانهای کاملا رسمیای مانند بلدیه و نظمیه روابط بسیاری از پایتخت نشینها از رهگذر این سازمانهای رسمی بین خود و با حکومت سامان مییافت، سازمانهایی که باعث ایجاد طبقات اجتماعی نوینی شدند که ایران تا آن روز به خود ندیده بود.
ایجاد و نامگذاری محلههای تهران قدیم، از دیگر اقدامات ناصرالدینشاه در تولد شهر تهران بود. شهر با محلاتش شناخته میشود. محله از کلمات پرکاربردی است که اختلافات زیادی بر سر معنای آن وجود دارد. اما جدا از تعریف، در آن زمان تهران به 5 محله تقسیم شد. تا پیش از آن نظام دوازده محلهای در بافت شهرها استفاده میشد (احتمالا به یمن تعداد امامان شیعه) که ناصرالدینشاه با تاسیس تهران نظام پنج محلهای (احتمالا به یمن پنج معصوم) را جایگزین نمود.
در کتاب مجموعه مقالات «اینجا طهران است...» نشر تاریخ ایران چنین نقل شده است:
این محلههای پنجگانه عبارتاند از: عودلاجان وارگ در شمال، محله بازار (جدای از خود بازار) در جنوب، سنگلج در غرب، و چاله میدان در شرق. این محلهها باز خود به پاتق و گذرهای مختلف تقسیم میشدند. ارگ کوچکترین محله شهر بود که در یک حصار قرار داشت و به وسیله یک پل با دیگر مناطق شهر مرتبط میشد و محل سکونت شاه و خاندان سلطنتی به حساب میآمد. عودلاجان بزرگترین محله بود و عدهای از شاهزادگان و کارمندان دولت در آن میزیستند، عدهای یهودی و ارمنی نیز در آن ساکن بودند. محله بازار پس از ارگ کوچکترین محله بود و اکثریت اهالی این محله، بازاری بودند و در بازار به کسب و کار اشتغال داشتند، و تعداد کمی از آنها اعیان و کارمندان دولت بودند. اعیان و رجال سنگلج را بهترین محله تهران میدانستند در سال ۱۲۶۹ ساختمانهای زیادی در آنجا ساختند و گلوبندک را توسعه دادند. چاله میدان محله بزرگی بود ولی رجال سرشناس در آن زندگی نمیکردند و معروف بود آب و هوایش بد است و جمعیتش هم تندخود و خشن.
امروزه از تهران قدیم و آن محلهها بخشهایی به جا مانده و بسیاری تخریب شده است. یکی از دلایل آن، موج افراطی تجددگرایی بود که از زمان ناصری تا پهلوی اول شدت گرفت. تنها چندین دهه است که حفظ آثار تاریخی به عنوان ارزش و پارادایم مطرح میشود. اما آشنایی با همین بخش باقی مانده به مخاطب کمک میکند تا بتواند فرهنگ حاکم بر تهران را از روز نخست مرور نماید و روند این تغییرات را درک کند.
شرکت گردشگری ژیوار شما را به گردشهای هدفمند در طهران (تهران قدیم) دعوت میکند. برای تورهای تهرانگردی با ما تماس بگیرید.