تور کویر
خاطره ای از اولین تور کویر
۱۸ سالم بود که برای اولین بار در تور کویر مرنجاب که از طرف انجمن اسلامی دانشگاهمان تدارک دیده شده بود شرکت کردم. دومین تور عمرم بود و قبل از آن تنها یک بار در یک تور یک روزه دشت هویج ثبت نام کرده بودم قبل از آن به همراه خانواده سفر زیاد رفته بودیم اما اولین مواجهه ام با تور طبیعت گردی در همان ایام ورود به دانشگاه بود.
آن زمان هنوز به فکرم نرسیده بود که خودم کار طبیعت گردی کنم و همه چیز به نظرم هیجان انگیز و جالب می آمد. راجع به کویر مرنجاب هم چیز زیادی نشنیده بودم و همین که قرار بود با همکلاسی هایم به کاروان سرای قدیمی سیصد ساله ای برویم به اندازه کافی خوشحالم میکرد.
۱۰ سال پیش بود و کویر مرنجاب مثل حالا ینقدر نام آشنا و معروف نشده بود در عوضش بکرتر، تمییزتر و زیباتر بود. هنوز پای ماشین های آفرود به منطقه باز نشده بود و گردشگران کویر را آلوده بطری های پلاستیکی و زباله هایشان نکرده بودند.
من در سراسر مسیر داستان ها و رمان هایی را که در مناطق کویری اتفاق افتاده بود و خوانده بودم مرور می کردم و در گوشم آوای شب سکوت کویر شجریان می پیچید. در تور کویر آن سال ما از طریق کاشان به کاروان سرای مرنجاب، چاه تاریخی دستکن و تپه های شنی رفتیم و از دریاچه نمک هم دیدن کردیم. خاطرم هست که صبح روز اول را هم به بازدید از کاشان اختصاص دادیم.
در همان سفر بود که من آرزوهای دوران بچگی ام برای به گردش و مسافرت بردن آدم ها و توضیح دادن برایشان دوباره زنده شد و شدت گرفت تا اینکه چهار سال بعد به همراه دوست عزیز از دست رفته ام بیساران ژیوار را تاسیس کردیم و اولین سفرمان را هم اتفاقا به کویر مرنجاب تدارک دیدیم.
تور کویر همیشه برای من تداعی کننده سکوت است و مکاشفه درونی و نوای دوتاری که در سراسر جانم تنوره می کشد.