گور ایرانی در طول تاریخ یکی از مظاهر بارز شکار ایرانیان بوده و امروزه در خطر انقراض قرار گرفتهاست. گور ایرانی، برخلاف گور معروف آفریقایی، نقش و نگار راه راه سفید و سیاهی ندارد.
گورخر ایرانی راه راه نیست!
گورخر ایرانی آن جانوری نیست که در فیلمهای راز بقا با خطوط راه راه سیاه و سفید دیده میشود. آن جانوران "گور اسب" نام دارند و فقط در آفریقا زندگی میکنند. گورخر که در آفریقا و آسیا و از جمله در ایران زندگی میکند، بدنی یکدست قهوهای روشن یا نخودی رنگ دارد و تعداد اندکی از آنها در بیانها باقی ماندهاست.
حیوانی بسیار قوی و گریزپا که میتواند با سرعت 60 تا 70 کیلومتر بر ساعت بدود. ولی بیشتر وقتها سرعتی بین 40 تا 50 کیلومتر بر ساعت دارد و با این سرعت کیلومترها را بدون خستگی طی میکند.
تشنه به دنبال آب!
گورها در مناطق گرم و خشک و در بیابانها زندگی میکنند و اغلب جانورانی که در این مناطق به سر میبرند قسمت اعظم آب بدن خود را از گیاهان تامین میکنند. ولی گورخر ایرانی وابستگی زیادی به آب دارد و برای نوشیدن آن گاهی تا 20 کیلومتر از محل چرایش فاصله میگیرد و به سوی منابع آب میرود.
گور ایرانی در ادب فارسی
از دیرباز تصور این حیوان وحشی در شعر و ادب فارسی نمایان است و شاعران ایرانی در توصیف شکارگاههای ایران همواره به این حیوان اشاره کردهاند. گور از جنبههای مختلفی مانند ساق، سم، سرین و سرعت مورد توجه شاعران قرار گرفته است. در شاهنامه داستانهایی درباره شکارگور به دست بهرام ساسانی مشهور به بهرام گور نقل شده و بعدها این موضوع مورد توجه شاعران دیگر هم قرار گرفته است:
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
گونهی در خطر انقراض
در گذشته نه چندان دور، گلههای بزرگ گور در بیشتر مناطق کویری و نیمهکویری ایران مشاهده میشد. اما امروزه به سبب شکار بی رویه برای استفادههای دارویی سنتی و غذایی و از بین بردن محل زندگی گورها با ایجاد زمینهای کشاورزی و چرای بیرویهی دامها تعداد آنها بسیار کم شده و نسلشان در خطر انقراض است. گورها از فاصلهی زیاد، وجود نسان را حس میکنند و به سرعت دور میشوند و کیلومترها از محل سکونتشان فاصله میگیرند. این مهاجرتها بر زندگی آنها تاثیر مرگباری دارد.