برنامه یک سفر یک کتاب این هفته با موضوعیت تهرانگردی به روایت محمدعلی سپانلو برگزار خواهد شد.
ساعت 9 صبح از میدان ونک حرکت خواهیم کرد. سپس بازدیدی از مکان های مرتبط با زندگی محمدعلی سپانلو (پل تجریش، باغ فردوس، میدان ارگ، خیابان سعدی و ...) خواهیم داشت. برای خوانش کتاب قایق سواری در تهران راهی خانه سپانلو شده و تا حوالی غروب آنجا خواهیم بود.
درباره محمدعلی سپانلو و قایقسواری در تهران
تهران و روایتهایش بیشمار است و بسیاری از شاعران و نویبسندگان و فیلمسازان در آثارشان از تهران گفتهاند؛ اما روایت محمدعلی سپانلو؛ شاعر تهران، از پایتخت ایران رنگ و بوی خاص دیگری دارد و به همین اعتبار است که او را شاعر تهران میدانند. او بیش از هر شاعر و هنرمند دیگری در آثارش به تهران و روایت این شهر پرداخته است و حالا در سفر پیشرو براساس روایتی که آقای شاعر از تهران به دست داده است، تهران را خواهیم چرخید و در این سفر علاوه بر تهرانگردی، فرصتی را فراهم میآوریم تا دوستداران شاعر از او بشنوند و یگویند و اینگونه یاد و خاطره و زندگی آقای شاعر را مرور کنیم.
تهران در شعرهای محمدعلی سپانلو فقط یک مکان نیست، بلکه یک شخصیت است، شخصیتی که ساحتی اسطورهای پیدا میکند، بر اساس همین پیوند عمیق میان آقای شاعر و شهرش تهران میتوانیم در سفری دیگر به روایت تهران و محمدعلی سپانلو و روایت آقای شاعر از تهران بپردازم و از پل تجریش، تا باغ فردوس، از فراز جنگل ساعی تا حوض امیریه و موزهی نگارستان و... را سر خواهیم زد. به کوچه در دار و کوچهی آبشار، به میدان ارک و خیابان سعدی و... مکانهایی که هر یک نامی و روایتی از آنها در شعرهای محمدعلی سپانلو به دست داده شده است.
او روزگاری را در زندان قزل قلعه سپری کرده است و از همان سالهای دههی چهل هم در خیابان جمالزاده شمالی ساکن شده است و به این دو مکان هم خواهیم رفت. از خانه موزهی آقای شاعر که در مجموعهی آثار ملی ثبت شده هست نیز بازدید میکنیم و در دیداری با رفیق دیرین و چند ده سالهی سپانلو، از محمدعلی سپانلو خواهیم شنید و سرانجام هم به قعطهی هنرمندان خواهیم رفت برای ادای دین به او و خلاقیت و هنرش . او که جسمش میان ما نیست اما یاد و آثارش در هستی ما آشکار و پنهان جریان دارد.
محمدعلی سپانلو از نسل نویسندگان و روشنفکرانی است که در دههی بیست خورشیدی به دنیا آمد. او مانند بسیاری از هم نسلهایش چون محمود دولتآبادی، آیدین آغداشلو و احمدرضا احمدی و... نخستین تجربههای هنریشان را در سالهای دهه چهل منتشر کردند. او مقطع دبیرستان را در مدرسهی دارالفنون خواند و پس از آن وارد دانشگاه تهران شد و همانجا بود که مسالهی شاعری برایش جدی شد و به شاعر شدن تصمیم گرفت. وی در روایت چگونه شاعر شدنش میگوید «روز اول بهمن ۱۳۴۰، وقتی از یکی از تظاهرات دانشکدهی حقوق، با سرشکسته و بارانی سرخ از خون به خانه آمدم، قلم برداشتم و شاعر شدم...» وی یکی از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران است و اثری در روایت فراز و فرودهای کانون نویسندگان را به استناد اسناد و مدارک متعدد تالیف کرده است که خارج از ایران منتشر شده است.
نخستین مجموعهی شعرش با عنوان «آه... بیابان» در سال ۱۳۴۲ منتشر شد. کتابهای «خاک»، «رگبارها»، «پیادهروها»، «سندباد غائب»، «هجوم»، «نبض وطنم را میگیرم»، «خانم زمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابانها، بیابانها»،«فیروزه در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «قایقسواری در تهران»، « منظومه شاعر گمنانم»، «زمستان بلاتکلیف ما» از دیگر کتابهای شعر محمدعلی سپانلو است.
وی علاوه بر شاعری سالها روزنامهنگاری کرد و همچنین آثار متعددی از ادبیات فرانسه و انگلیسی را به فارسی ترجمه و منتشر کرد. از آن جمله میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد. «عادلها»، نوشته آلبر کامو، «آنها به اسبها شلیک میکنند»، نوشتهی هوراس مککوی، «مقلدها»، نوشته گراهام گرین، «در محاصره»، نوشته آلبر کامو ، «افسانه سیزیف»، نوشته آلبر کامو ، «کودکی یک رئیس»، نوشته ژان پل سارتر، «گیوم آپولینر در آیینه آثارش؛ اشعار و زندگینامه گیوم آپولینر»، «دهلیز و پلکان»، اشعار یانیس ریتسوس.
محمدعلی سپانلو علاوه بر شاعری و روزنامهنگاری و مترجمی دستی هم بر نقد و پژوهش داشت و از آثار پژوهشی وی میتوان به این کتابها اشاره کرد: «مردان؛ مجموعه ۵ قصه»، «بازآفرینی واقعیت: مجموعه ۲۷ قصه از ۲۷ نویسنده معاصر ایران»، « نویسندگانِ پیشروِ ایران؛ تاریخچه رمان، قصه کوتاه، نمایشنامه و نقد ادبی در ایران معاصر»، محمدتقی بهار، ملک الشعراء»، «شهر شعر ایرج: زندگی و نمونه آثار ایرج میرزا جلال الممالک»، «چهار شاعرِ آزادی: جستجوی در سرگذشت و آثار عارف، عشقی، بهار، فرخی یزدی» چاپ استکهلم، «شعر رقصان شمس»، «تعلق و تماشا منتخبی از مقالات، گزارشها، و یادداشتها دربارهٔ ادب و فرهنگ»، «دیدهبان خوابزده؛ دیدارهای پراکنده با ادبیات و زندگی»، « هزار و یک شعر؛ سفینه شعر نو قرن بیستم ایران».
در این سفر چه می کنیم؟
در برنامه ی یک سفر یک کتاب این بار کتاب «قایقسواری در تهران» به دوستداران محمدعلی سپانلو اهداء میشود. این اثر را نشر افق منتشر کرده است. در این اثر نیز دنبالهی مجموعههای قبلی به کلان شهر تهران به عنوان یک پرسناژ میپردازد و سعی میکند با نگاهی خلاقانه و بهرهگیری از دانش تاریخی گستردهاش روایت شاعرانهی خلاقانهای متفاوتی از تهران به دست دهد. مدیا کاشیگر شاعر و رماننویس دربارهی این نویسنده میگوید «او شاعری است که ابایی ندارد هر جیزی را از دیگری بگیرد و به ما بدهد. او شاعری است که فرهنگ بشری در شعرش حاکم است. در بستر جهانشمول فرهنگی که شعر سپانلو در آن جریان دارد خاصیت ایرانی بودن هم هست. ویژگی دوم شعر سپانلو این است که "شاعر تهران" به شمار می رود. در همه شعرهای این شاعر طبیعت رام شده است یعنی طبیعتی است که دخالت انسان در آن حاکم است و این دقیقا طبیعت تهران است. عنصر غالب و مسلط در شعر سپانلو انسان است. انسانی با تردیدهایش که گاهی گذشتههایش را نمی بیند و نمی داند گذشته اش تاریخ است یا حسی از نوستالژی. آنچه باعث میشود شعر سپانلو مخاطب عام داشته باشد این است که تاریخ در آن حضور دارد اما تاریخ به شکل نوستالژی در آن دیده میشود.»
مدیا کاشیگر قدرت تاریخی - سنتی شعر فارسی، تاویلپذیری و افزودن واژگانی در عرصه ادبیات دریایی را از ویژگیهای شعری سپانلو در کتاب «قایق سواری در تهران» ذکر کرد.
روز | وسیله | توضیح |
1 | وسیله نقلیه در اختیار | با توجه به تعداد گردشگران |
سوالی دارید؟ بپرسید!