یک سفر یک کتاب با گروس عبدالملکیان
ساعت 5:30 از تهران به سمت جاده چالوس، حرکت می‌کنیم و صبحانه را در رستوران بین راهی در جاده‌ی چالوس می‌خوریم بر حاشیه‌ی رود‌خانه و زیر سایه‌سار درخت‌های سرسبز بهاری. در ادامه مسیر از روستاهای متعددی همچون دونای سفلی و علیا، کمربُن، الیکا، نسن، پیل، میناک، کلاک، تنه و نیکنام ده گذر می‌کنیم. در جاده‌های پیچ در پیچ که هر کدام جذابیت و دیدنی خاص خودشان را دارند. سرانجام به روستای یوش، می‌رسیم. حوالی ظهر برای صرف ناهار در خانه محلی و رفع خستگی اتراق می‌کنیم و پس از کمی استراحت، به گفتگو و شعرخوانی با آقای گروس عبدالملکیان، شاعر خلاق که دومین بار است که در خدمت ایشان هستیم می‌پردازیم. بر مزار نیمای بزرگ به وی ادای احترام می‌کنیم و شعر‌هایی از او را می‌خوانیم، عکاسی کرده و چای ذغالی می‌خوریم و همچنین سیب‌زمینی ذغال‌پز! حوالی ساعت پنج عصر به سمت تهران حرکت می‌کنیم و در صورت نبودن ترافیک ساعت ده شب به تهران می‌رسیم.
درباره گروس عبدالملکیان
گروس عبدالملکیان، فرزند محمدرضا عبدالملکیان شاعر، نوشتن را از ۱۱ سالگی آغاز کرد و اولین شعرهایش در مجلات کیهان بچه‌ها و سروش نوجوان به چاپ رسید. گروس عبدالمکیان آنطور که خودش می‌گوید؛ از سال ۱۳۷۷ مطالعهٔ نقد و نظریه ادبی را آغاز کرد و بعضی از اولین شعرهای جدی‌اش را که بعدها در کتاب اولش منتشر شدند در مطبوعات تخصصی آن سال‌ها از جمله کارنامه و عصر پنجشنبه به چاپ رساند. گروس عبدالملکیان در سال ۱۳۸۱ اولین کتابش را با نام پرنده پنهان در انتشارات دفتر شعر جوان به چاپ رساند. تا به امروز کتاب های رنگ های رفته دنیا، سطرها در تاریکی جا عوض می کنند، حفره ها و پذیرفتن از این شاعر به چاپ رسیده است.
| روز | صبحانه | ناهار | شام | |||
| مکان | توسط | مکان | توسط | مکان | توسط | |
| 1 | رستوران | ژیوار | خانه محلی | ژیوار | - | - |
| روز | وسیله | توضیح |
| 1 | وسیله نقلیه در اختیار | با توجه به تعداد گردشگران |
سوالی دارید؟ بپرسید!