فقط بابا یا مامای زار مراقب وی است. در تمام مدتی که بیمار در حجاب به سر میبرد٬ معجون تهیه شده را بر تن بیمار میمالند و مقداری هم به وی میخورانند و عدهای هم که معمولا زنان و مردان سیاه و خوشصدا هستند٬ با دهلهای کوچک و بزرگ خود به پایکوبی میپردازند. قبل از شروع مجلس٬ سفرهی مفصلی پهن میشود و چیزهایی از قبیل: انواع غذاها٬ گیاهان معطر٬ میوه کنار٬ خرما٬ گوشت و خونی که برای درمان بیمار لازم است چیده میشود. خون سر سفره٬ خون قربانی است. تا شخص مبتلا خون نخورد٬ باد به حرف نمیآید. در هنگامی که رقص و پایکوبی با ریتمهای مخصوص و موزون شروع میشود٬ شخص مبتلا با حرکات موزون کم کم از حالت عادی خارج شده و از خود بیخود میشود و در حالتی شبیه خلسه فرو میرود. در این حالت فرد مبتلا به زبان هندی٬ عربی یا سواحلی صحبت میکند. وزن٬ آهنگ و ریتم موسیقی در مجلس نقش اساسی بر عهده دارد. شخص مبتلا٬ حال خود را نمیفهمد. در این میان٬ تنها بابای زار میتواند با وی حرف بزند. او از زار میپرسد که اهل کجاست و اسمش چیست؟ و برای چه این مرد یا زن را اسیر کرده است؟ زار به زبان خودش (هندی٬ عربی یا سواحلی) جواب میدهد. آنگاه بابای زار میپرسد٬ برای اینکه زار مرکب خود را رها کند چه میخواهد و...
مراسم زار٬ گاهی چندین شبانه روز به طول میانجامد و شخص زاری بعد از خلاص شدن٬ برای همیشه در جرگهی اهل هوا در میآید و همیشه باید لباس تمیز بپوشد و خود را مرتب بشوید و معطر کند٬ لب به می نزند و هیچ کار خلافی نکند وگرنه زار دوباره آزارش میدهد. این مراسم دیر زمانی است که در سواحل و جزایر هرمزگان برگزار میشود و در گذشته بسیار مفصل تر از امروز انجام میشده.