کتاب های مهم و بسیار شناخته شده ای هستند که شاید یک کتابخوان در زندگی اش نخوانده باشد و مثل راز مگو آن ها را با خودش اینور و آنور ببرد.
- "دن کیشوت" را که خوانده ای؟ راستی نظرت در مورد "صد سال تنهایی" چیست؟ وای خدا! هر بار که "بیگانه" را می خوانم انگار اولین بار است که دستم می گیرمش!
و آن "کتابخوان" بیچاره اینجور وقت هاست که یا باید تسلیم تاییدهای پی در پی شود و یا با لبخندی زورکی سر و ته ماجرا را هم بیاورد.
ماجرای من و گپ و گفت در مورد تورهای کویر همین است.
در این چند سالی که کارم شده سفر، از فامیل و دوست و آشنا به من که می رسند تصمیم می گیرند هر آنچه در این سال ها از تور برایشان مبهم بوده از من بپرسند: "داستان این تورهای لحظه آخری چیست؟"
"این اس ام اس های تور استامبول 500 تومان واقعی است؟" " این آژانس ها چقدر روی هر تور سود می کنند؟!"
یاد یک دوست دوران دانشجویی ام می افتم که در دانشکده ی هنرهای زیبا بازیگری می خواند. نمی دانم به شوخی می گفت یا جدی اما داستان این بوده که وقتی اطرافیانش می فهمند بازیگری می خوانده می گویند: "سونیا الان می تونی یه کم برامون گریه کنی؟"
من قرار نیست برای کسی گریه کنم اما سوال ثابت قوم و خویش ها از بین پروازها و تورهای لحظه آخری وهتل ها در مورد تور کویر است. اول خوشحال می شوم که در فامیل سراغی از تور طبیعت گردی هم گرفته می شود اما در دم یادم می افتم که تور کویر "بیگانه" ی من است! من یکبار در این چند سال کویر رفته ام. آن هم از صدقه ی سر یک تور چهار شنبه سوری!
ادامه دارد...