سفرنامه صربستان |قسمت دوم|
تصمیم گرفتم روز دوم اقامتم در بلگراد را به بازدید از دیدنیهای تاریخی و قدیمی شهر بگذارانم. مسئول هتل پیش از این، کافهای قدیمی رادر مرکز شهر پیشنهاد کرده بود به اسم علامت سوال (؟). گوگل مپ تخمین زد تا کافه ۲۰ دقیقه پیاده فاصله است و چه چیزی بهتر از پیاده رفتن و دیدن مردم شهر. در مسیرم به کافه از خیابانی رد شدم به نام «کنزا میهلیا» که بعدا متوجه شدم طولانی ترین خیابان بلگراد است به طول یک کیلومتر و پر از کافهها و رستورانهای خیابانی و مغازههای صنایع دستی که با تاریک شدن هوا پر میشود از پیر و جوان و توریستها. اسم خیابانها به دو خط سریلیک و لاتین نوشته شده و خوندنش برای ما به خط لاتین راحت است.
یک خیابان مانده به کافه، کلیسایی قدیمی توجهام رو جلب کرد. داخل شدم و از نوشته های روی دیوار این چنین برمیآمد که کلیسا متعلق به قرن نوزدهم است. ۹۵ درصد مردم صربستان مسیحی ارتودکس هستند. ۵ درصد دیگر هم یهودی، مسلمان و ادیان دیگر.
به گفته مسئول کافه؛ اینجا ۱۹۵ سال قدمت دارد و قدیمیترین کافه بلگراد است. معروفترین نوشیدنی اینجا قهوه صرب است که در واقع همان قهوه ترکی آشنای ماست.
ناهار را در یکی از خیابان های شهر به نام اسکادارلیا میخورم که پر است از رستورانهایی که غذاهای سنتی صربستان را سرو میکنند. غذایی میخورم به نام چِواپی که مهم ترین غذای اهالی بالکان است.
ترکیبی است از تکههای کوچک گوشت کباب شده خوک و گاو، تکههای خرد شده پیاز و سیب زمینی سرخ شده. رستورانهایی در سطح شهر هستند که چواپی را برای مسلمانان با گوشتهای حلال طبخ میکنند.
در رستوران گروهی در حال اجرای موسیقی هستند از من میرسند اهل کجا هستم و وقتی میگویم ایران؛ میگویند آهنگی به افتخار من مینوازند با ملودی خاورمیانه و ترانهای به زبان صرب.
قیمت غذا با نوشابه ۹۰۰ دینار است که حدودا ۳۴هزار تومان میشود. هر دینار صربستان۳۸۰ ریال است.
گوشت جز جدانشدنی غذاهای صرب است. غذاها و نوشیدنیهای صربستان بسیار متاثر از ترکیه است و این به خاطر ۵۰۰ سال سلطه امپراتوری عثمانی بر این منطقه است.
ادامه ی سفرنامه را در قسمت سوم بخوانید..