صربستان

سفرنامه صربستان |قسمت سوم|

امروز به نووی ساد می‌روم، دومین شهر بزرگ صربستان . هر روز چند قطار از بلگراد به مقصد این شهر حرکت می‌کند.  

مسئول پذیرش هتلم در نووی ساد  پیش از این در ایمیلی خیلی دقیق برایم توضیح داده که با کدام خط اتوبوس می‌توانم به آنجا بروم . 

وسایلم را که در هتل می‌گذارم، راه می‌افتم به سمت مرکز شهر تا دیدنی‌هایی که پیش از این لیست کرده‌ام را ببینم. برخلاف بلگراد که هوا خنک و عالی بود، نووی ساد گرم و به خاطر عبور رود دانوب از میانش کمی شرجی است. به میدان اصلی شهر می‌روم و کلیسای مریم مقدس. کلیسای بزرگی که به همراه سالن نمایش اصلی شهر در میانه میدان قرار دارد.   

پیش از این از کسی شنیده‌ام که نووی ساد یک کنیسه بزرگ دارد. پرسان پرسان کنیسه را پیدا می‌کنم. همه درها را به امید باز بودن امتحان می‌کنم ولی همه بسته هستند. یک اتاق کوچک در وسط حیاط کنیسه است. از مرد داخل اتاق می‌پرسم کنیسه بسته است؟

 به زبان صربی چیزهایی می‌گوید که مطلقا کلمه‌ای از آن را متوجه نمی‌شوم. روبروی در اصلی کنیسه عروس و دامادی در حال عکس گرفتن هستند. از عکاسشان میپرسم چطور می‌توانم وارد کنیسه شوم و جواب می‌دهد تا به حال ندیده در کنیسه باز باشد. برای عروس و داماد آرزوی خوشبختی می‌کنم و در راه بیرون رفتن از محوطه‌ کنیسه‌ام که نگهبان به سمتم می‌آید و در کنیسه را برایم باز می‌کند. کلمه‌ای انگلیسی متوجه نمی‌شود اما بالاخره با اشاره سر و دست به من می‌فهماند که اینجا سالن کنسرت است و در کنیسه را فقط به خاطر من باز کرده.

این کنیسه در سال‌های اولیه قرن بیستم برای جمعیت ۴۰۰۰ نفری یهودیان نووی ساد ساخته شد. و شامل چند ساختمان برای امور دینی و مذهبی و مدرسه برای کودکان یهودی است. پیش از جنگ جهانی دوم بیش از ۸۰ هزار یهودی در صربستان زندگی می‌کردند ولی تنها ۴ هزار نفر از آنان از هولوکاست نجات پیدا کردند. بعد از پایان جنگ جهانی دوم تعداد زیادی از یهودیان صربستان به کشورهای دیگر و عمدتا اسراییل مهاجرت کردند و امروزه تنها ۹۰۰ یهودی در صربستان زندگی می‌کنند.

ادامه سفرنامه در قسمت چهارم...

سفرنامه صربستان قسمت دوم

سفرنامه صربستان قسمت اول