داستان دیوار مهربانی این روزها خیلی پر سر و صدا شده است. یک جا خبری می خوانیم که چینی ها هم آمده اند و از دیوار مهربانی ایرانی ها الهام گرفته اند و دیوار چین مهربان درست کرده اند یا اینکه سی ان ان یک گزارش مفصل از داستان مهربانی ایرانی ها چاپ کرده است و گفته :"ای مردم دنیا بیایید و از ایرانیها یاد بگیرید!" خلاصه اینکه از بعد از کوروش کبیر بالاخره فرصتی پیش آمد که ما به ایرانی بودن خودمان افتخار کنیم و به آن "خون آریایی" که در رگانمان جاری است بنازیم.
روایت ها بسیار است. اما گویا داستان از مشهد شروع شده است. یک نفر آمده است و یک با یک قلمو روی دیوار نوشته:" لازم داری بردار، لازم نداری بذار." و چند میخ روی دیوارش کوبیده و رفته است. اینکه آدم هایی بعدا آمده اند و مهربانیشان را روی این دیوار پهن کرده اند، موضوع را جدی کرده است. خبر از مشهد به شیراز و ملایر و اراک و تهران رسیده است و داستان حسابی همه گیر شده است.
پیشنهاد این هفته ما این است که دیوار مهربانی را جدی بگیریم و اینگونه به بزرگتر شدنش کمک کنیم. برویم و حالا که به نوروز نزدیک است سخاوتمندانه از لباس هایمان یکی دو تایی را روی دیوار مهربانی جا بگذاریم. احتمالا در این صورت خانه تکانی آسانتری هم خواهیم داشت.
لباس های کمتر، دل های سبک تر.