عید که می شود هوس رسم و رسوممان را می کنیم. اصلا یک هو یادمان می افتد که چقدر دلمان برای مراسم نوروز و عید و همه چیز در این یک سال تنگ شده بود. دلمان می خواهد سفره ی یراق دار بیاندازیم و کاسه های فیروزه ای لعابی بگذاریم برای هفت سین. دلمان می خواهد عکس های با شکوه نوروز را در فیس بوک و اینستاگرام بگذاریم و این "عید فرخنده باستانی" را به همه ی هموطنانمان تبریک بگوییم.
شهریور که تور ازبکستان را برگزار کرده بودیم، با خودم فکر می کردم چه می شد اگر نوروز 97 تور ازبکستان را برگزار کنیم. وقتی در کوچه های سمرقند و بخارا قدم می زنی فکر می کنی برگشته ای به ایران 100 سال پیش. البته مردم آنجا از ما خیلی آرام تر و با حوصله تر اند. با موسیقی عجین اند و از هر فرصتی برای رقص و طرب استفاده می کنند. در تور ازبکستان احساس می کردیم به خانه عموزاده هایمان رفته ایم. همه چیز برایمان آشنا بود: بناها، غذاها، چهره ها و از همه مهمتر کلمه ها. زبان اول مردم ازبکستان ازبکی است، در تاشکند بیشتر مردم علاوه بر ازبکی روسی هم صحبت می کنند، اما در سمرقند و مخصوصا بخارا زبان دوم، فارسی است. البته خود ازبکها به فارسی می گویند تاجیکی. تا می فهمیدند ما فارسی حرف می زنیم با هیجان می پرسیدند: "تاجیکی گپ می زنی؟"
و این شروع دوستی ما و عموزاده هایمان بود.
با این که در اثر مبارزه های حزب کمونیست شوروی که معتقد بود نوروز آیین خطرناک مذهبی است، خیلی از مراسم نوروز در ازبکستان از بین رفته، اما هنوز ازبک ها هفته قبل از آغاز نوروز رودها، میدان و خیابانها، باغ و پارکها، مدارس و دانشگاهها و اطراف محل زندگی خودشان را تمیز میکند و حتماً نهال و گل می کارند. مراسم سمنو پختن هم در هر کوچه و محله ای به راه است، ازبک ها مثل ما ایرانی ها سفره ی هفت سین نمی چینند، اما هر قوم و منطقه ای سفره ی نوروزی به سبک خودش به پا می کند. اقوام مختلف ازبک موسیقی، رقص و لباسهای سنتی خودشان را روی میزهای بزرگ در معرض تماشا قرار می دهند. همچنین معمولاً غذا، شیرینی ها و دستپختهای سنتی خود را روی میزهای بزرگ میچینند و هر کس میتواند از آنها بچشد یا بخورد و همراه با آهنگهای آنها برقصد.
نوروز را که در سمرقند و بخارا باشی، عید دیگر چیزی کم ندارد. همه هستند: خانواده، آیین ها و بناها.
با ما در سفر باشید در تور ازبکستان در نوروز 97، سفری به ازبکستان؛ سمرقند و بخارا و تاشکند و آلماتی در قزاقستان.